انتقام اوراسیا؟
این وضعیت خوشبینانه بر این فرض استوار است که استراتژی امریکا در آتلانتیک و پاسیفیک همچنان با تعریفی واقع بینانه از سبک و ماهیت رهبری جهانی امریکا تعیین خواهد شد. در غیر اینصورت نمیﺗﻮان این خطر را نادیده گرفت که امریکا با خشمی سراسری علیه رهبری جهانیﺍش روبهﺭو شود، و در نتیجه برتری استراتژیک خود در اوراسیا را از دست بدهد. ص 163
طی چند دههﻯ آینده بیﺛﺒﺎتﺗﺮین و خطرناکﺗﺮین منطقهﻯ جهان بالکان جهانی جدید خواهد بود، منطقهﺍی که میﺗﻮﺍند جهان را به آشوب و هرجﻭمرج بکشاند. در این منطقه است که امریکا میﺗﻮاند به برخورد با جهان اسلام کشانده شود، و در عین حال تفاوت سیاستﻫﺎﻯ امریکا و اروپا حتی میﺗﻮاند موجب از هم پاشیدگی اتحادیهﻯ آتلانتیک شود. وقوع هم زمان این دو احتمال میﺗﻮاند هژمونی جهانی کنونی امریکا را به خطر بیندازد. ص 87
در سال 2002، ناحیهﺍی که آن را بالکان جهانی میﻧﺎمیم، 68 درصد ذخایر ثابت شدهﻯ نفت جهان و 41 درصد ذخایر ثابت شدهﻯ گاز جهان را داشت، و 32 درصد تولید نفت و 15 درصد تولید گاز جهان در این ناحیه صورت میﮔﺮفت. پیش بینی میﺷﻮد که این منطقه (به همراه روسیه) در سال 2020 تقریباً 42 میلیون بشکه نفت در روز تولید کند، یعنی 39 درصد تولید جهانی نفت (8/107 میلیون بشکه در روز). برآوردها نشان میﺩهند که سه منطقهﻯ کلیدی جهان – اروپا، ایالات متحده، و شرق دور – 60 درصد از تولید جهانی مذکور را مصرف خواهند کرد (به ترتیب 16، 25 و 19درصد). ص88
ترکیب نفت و بیﺛﺒﺎتی امریکا را به بنﺑﺴﺖ میﮐﺸﺎند. ص88
حملات تروریستی یازده سپتامبر فرصت مناسبی برای کسانی به وجود آورده است که قویاً معتقدند حالا باید به کشورهایی که به نوعی با مسلمانان در کشمکشﺍند، به دیدهﻱ متحد ذاتی و اصلی امریکا نگریسته شود، خواه روسیه باشد یا چین، اسرائیل باشد یا هند. برخی میﮔﻮیند امریکا باید با استفاده از قدرتش و به نام دموکراسی نظم جدیدی در خاورمیانه پیاده کند تا کشورهای عرب به ارادهﻱ امریکا تن در دهند، رادیکالیسم اسلامی ریشهﻛﻦ شود و اسرائیل در امنیت به سر ببرد. ص58
دانشمند علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو، در مطالعهﻱ تروریسم انتحاری از 1980 تا 2001 دریافت که از 188 حمله انتحاری مورد مطالعه «شاید 179 مورد آن در فعالیتﻫﺎﻱ سازمان یافته و هماهنگ سیاسی یا نظامی ریشه داشته باشد»… «ارتباط چندانی میان تروریسم انتحاری و بنیادگرایی اسلامی یا اصولاً هر مذهب دیگر وجود ندارد.
ایالات متحده برای دستیابی به حداکثر امنیت تا کجا باید پیش رود؟ ص45
باید متحدان بلند مدت، شرکای فرصت طلب، مخالفان پنهان و دشمنان آشکار را از هم جدا کرد. ص46
اگر بتوان جنبهﺍی شخصی به تهدید داد، آن را شیطانی معرفی کرد و حتی از نظر بصری آن را کلیشهﺍی کرد، در این صورت راحتﺗﺮ میﺗﻮان جامعه را برای تلاش سخت و بلند مدت بسیج کرد. ص47
بوش عاقلانه عمل کرد و در حالت کلی از مرتبط دانستن تروریسم با اسلام اجتناب ورزید، و دقت کرده است بر این نکته تأکید کند که خود اسلام مقصر نیست. برخی از حامیان دولت این دقت را نداشتند ولی در این استدلالﺷﺎن دقت کردهﺍند که به هیچ انگیزهﻱسیاسی در پشت پدیده تروریسم اشاره نکنند. ص 48
پشت هر اقدام تروریستی مشکلی سیاسی نهفته است. ص49
نظر امریکا در رابطه با اقتصاد خودش
آماج نمادسازی وارونه
به غیر از تحلیلﻫﺎﻯ جدی دانشگاهی دربارهﻯ جهانی شدن در مقام یک تئوری اقتصادی، دیدگاهﻫﺎﻯ جامعه شناس پرطرفدار فرانسوی، ﭘﻲیر بوردیو، که در 2002 در گذشت، در نظام بخشیدن به آراء موجود در این ضدآئین بسیار تأثیرگذار بوده است. ص 200
آن چه آن را استاندارد تمام روشﻫﺎﻯ منطقی اقتصادی میﺧﻮانند و میﻗﺒﻮلانند، در واقع عالمگیر کردن خصوصیات خاص تنها یک اقتصاد است، خصوصیاتی که در یک تاریخ و ساختار اجتماعی ریشه دارد، یعنی اقتصاد ایالات متحده. ص 200
نظر سنجی از افکار عمومی در گوشه و کنار جهان نشان میﺩهد که دیدگاه انتقادی و حتی خصمانه نسبت به امریکا رو به افزایش است. اما این روند بیشﺗﺮ نشان دهندهﻯ خشم از رفتار ایالات متحده در مقام تنها ابر قدرت جهان است و کمﺗﺮ به معنای مخالفت با سبک زندگی امریکایی یا دکترین جهانی شدن است. ص 208
1⃣جنگ کشورهای پیشرفته علیه کشورهای کمتر توسعه یافته برای از بین بردن قدرت و مقهور کردن کشورها خواهد بود مانند اشغال افغانستان و عراق
2⃣ دورانی که در آن جنگ را رسماً اعلان میﻛﺮدند، به سر آمده است.
امریکا دلایل موجهی دارد که در پی دستیابی به امنیت بالا باشد، بالاتر از امنیتی که اکثر کشورها به آن نیاز دارند. ص 34
3⃣امریکا از این نظر که سیاست بینﺍلمللی مبتنی براستقلال کشورها را مختل میﻛﻨﺪ، جامعهﺍی تحول آفرین و حتی انقلابی است. ص 35
4⃣امریکا باید تواناییﻫﺎﻱ استراتژیک خود را افزایش دهد: افزایش قابلیت اطمینان، دقت و نفوذپذیری سلاحﻫﺎﻱ اتمی استراتژیک و تاکتیکی و سیستمﻫﺎﻱ جانبی آنها. ص 38
نگارش این کتاب در سال 2001 پایان یافت ، با این وجود توجه به پاراگراف آخر جالب توجه است
معضلات ناامنی ملی
در عصر جهانی شدن، ناامنی واقعیتی پایدار و تلاش برای آن مشغلهﺍی دائمی خواهد بود.
تعیین اینکه چه مقدار آسیب پذیری قابل قبول است برای امریکا سیاستی پیچیده و معضل فرهنگی است.
پذیرش حق وتو، پذیرش یک واقعیت بود که به جز برای کشورهای بسیار قدرتمند، استقلال ملی برای کشورها توهمی بیش نیست.
در جنگﻫﺎﻱ جهانی اول و دوم: امریکاییﻫﺎ به جنگ رفتند، اما جنگ به امریکا نیامد.
جهانی شدن آسیب پذیری را همگانی میﻛﻨﺪ، اگر چه امریکا را در کانون خصومت قرار میﺩهد.
طولی نخواهد کشید که عملیات تروریستی با فناوری واقعاً پیشرفته درجایی به وقوع خواهد پیوست. و برای اولین بار به « پایان جهان » نه آنگونه که در کتاب مقدس آمده است، فکر کرد.
تنها با بنا کردن یک استراتژی جامع با همکاری متحدان اصلیﺍش است که امریکا میﺗﻮاند مانع از آن شود که خود به تنهایی در باتلاق هژمونیک فرو رود. ص97
این سه اقدام مرتبط با هم بسیار مهمﺍند:
1)حل مناقشهﻯ اعراب و اسرائیل، مناقشهﺍی که در خاورمیانه بسیار دردسر آفرین است؛
2) تغییر معادلهﻯ استراتژیک در ناحیهﻯ نفتﺧﻴﺰ از خلیج فارس به آسیای میانه؛
3) به کارگیری دولتﻫﺎﻯ کلیدی از طریق طرحﻫﺎﻯ منطقهﺍی، طرحﻫﺎیی که هدفﺷﺎن جلوگیری از تکثیر سلاحﻫﺎﻯ کشتار جمعی و مهار موج تروریسم است. ص 97