اندیشه استراتژی : به نظر این کمیسیون ، ماهیت و محور اساسی استراتژی آمریکا باید ایجاد تعادل بین دو هدف اصلی زیر باشد :
نخست بهره از منافع یک جهان منسجم و هماهنگ ، که در آن آزادی و امنیت و خوشبختی برای آمریکا و دیگر کشور ها گسترده شده است .
دوم اینکه استراتژی آمریکا باید در راستای فرونشاندن نیروهای بی ثبات کننده جهانی باشد تا بتوان منافع پیش گفته را پایدار ساخت . آزادی ارزشی اساسی برای آمریکاست ، اما بدون امنیت و ثبات که از آن ناشی می شود ، آزادی ناپایدار خواهد بود . استراتژی آمریکا باید در پی تحقق امنیت وآزادی و هماهنگ با ارزش ها باشد در این صورت عنوان گزینشی ما عبارت خواهد بود از : توافق و هماهنگی با هدف و پیشبرد آزادی . ارزیابی و برداشت ما از بخش نخست ( که چگونگی شکل گیری دنیای جدید را تشریح می کرد ) و نیز منافع و ارزش های بنیادی مردم آمریکا ، ما را به تهیه اصول و قواعدی به منظور تدوین و تنظیم استراتژی ملی رهنمون ساخت .
سیاست و استراتژی باید در خدمت ملی باشد - تداوم قدرت آمریکا جزو اهداف بلند مدت است و این امر بدون آگاهی و کوشش فراوان میسر نخواهد شد - در عصر جدید ، آمریکا همچنان که با موقعیت هایی بی سابقه رو در رو خواهد بود ، مخا طرات فراوانی را در پیش رو خواهد داشت - از آنجا که آمریکا نمی تواند مسئولیت سنگین و بارگران همه ملل و جوامع را به تنهایی بر دوش کشد ، ناگزیر باید راه هایی برای همکاری با سایر ملل شایسته و همفکر بیابد - این ملت باید اولویت های خود را مشخص کند و همواره آنها را در نظر داشته باشد - آمریکا فراموش کند که اصول مشخصی از جمله " آزادی در لوای قانون " را دنبال می کند .
منافع ملی در قرن جدید :
اولین اصل ، مهم ترین و حیاتی ترین به شمار می رود : استراتژی امنیت ملی آمریکا باید برپایه منافع ملی باشد که برای رفاه و آسایش جامعه آمریکا باید حفظ شده و پیش برده شوند . این منافع را می توان به سه سطح تقسیم کرد :
1- منافع مربوط به حفظ بقا : بدون این قدرت ، آمریکا وجود خارجی نخواهد داشت .
2- منافع حیاتی : منافعی که یک درجه از منافع حفظ بقا پایین تر هستند .
3- منافع مهم : منافعی که به گونه ای چشمگیر عرصه جهانی را که آمریکا باید در آن فعالیت کند تحت تأثیر قرار خواهند داد .
اهداف اصلی : ایالات متحده آمریکا به دنبال تضمین آزادی در محدوده قانون و تحقق امنیت و رفاه و خوشبختی شهروندان خویش است . البته آمریکاییان درک می کنند که این اهداف زمانی تضمین خواهند شد که سایر ممالک دنیا نیز بتوانند به این گونه اهداف دست یابند . برای تحقق این اهداف استراتژیک در عصر جدید ، اولویت ها و سیاست های آمریکا باید معطوف به این موارد باشد :
- دفاع از ایالات متحده آمریکا و اطمینان به اینکه از مخابرات عصر جدید در امان خواهد بود .
- انسجام و همبستگی اجتماعی آمریکا ، رونق اقتصادی ، ابتکارات و خلاقیت های فناوری برتری قدرت نظامی باید حفظ شود .
- کمک به الحاق قدرت های بزرگ ، به ویژه چین و روسیه و هند به نظام نوین بین المللی که در حال شکل گیری است .
- پیشبرد پویایی اقتصاد نوین جهانی به همراه دیگر کشورها و بهبود کارایی سازمان های بین المللی و حقوق بین الملل .
- تنظیم و سازگار کردن پیمان های آمریکا با دیگر کشورها و سایر ساز و کارهای منطقه ای با اوضاع نوین که در آن شرکای آمریکا خواستار استقلال و پذیرش مسئولیت های جدید هستند .
- کمک به جامعه بین المللی برای رام کردن نیروهای مخرب منتج از عصر تغییر و تحول .
در همه موارد ، ایالات متحده آمریکا در وهله اول باید به دیپلماسی پیشگیری توسل جوید که به معنی عمل کردن با ابزار سیاسی و اقتصادی و هماهنگ با دیگران برای کنترل درگیری ها پیش از رسیدن به آستانه خشونت گسترده است ، البته باید اذعان کرد که سیاست پیشگیری همیشه کارایی نخواهد داشت و آمریکا باید با هماهنگی دیگر کشورها ، برای اقدام نظامی به هنگام بروز موقعیت های زیر آمادگی داشته باشد :
1- هنگامی که دوستان یا متحدین ایالات متحده آمریکا در مخاطره باشند .
2- هنگامی که اوضاع موجود بر آسیب دیدن افراد غیر نظامی به وسیله سلاح های کشتار جمعی دلالت کند .
3- هنگامی که دسترسی به منابع حساس و مهم برای اقتصاد جهان به خطر افتاده باشد .
4- هنگامی که رژیمی قصد آسیب زدن جدی به منافع آمریکا داشته باشد .
5- هنگامی که نسل کشی اتفاق بیفتد .
مقتضیات امنیت ملی : استراتژی طراحی شده به وسیله این گروه ، استلزامات مهم سیاسی و اقتصادی و نظامی بر اجزای تشکیل دهنده استراتژی امنیت ملی آمریکا خواهد داشت . روند منسجم سیاستگذاری در آمریکا با چالش هایی روبه رو خواهد شد که سابقه نداشته است . با توجه به اوضاع جدید جهانی و استراتژی متناسب با آن ، دربعد نظامی آمریکا باید پنج نوع توانایی زیر را در اختیار داشته باشد :
- توانایی هسته ای به منظور بازدارندگی و حمایت از آمریکا و هم پیمانانش در برابر هر گونه حمله .
- توانایی و امکانات برقراری امنیت کشور .
- توانایی تسلیحاتی متعارف برای پیروزی در جنگ ها .
- امکانات و توانایی شناسایی و مداخله سریع .
- امکانات نیروی پلیس و نیروهای امداد بشر دوستانه .
رخدادهایی که مستلزم انجام عملیات شناسایی یا عملیات حفظ ثبات هستند نیروهایی نیاز دارند که با نیروهای درگیر در جنگ ها متفاوت خواهند بود . ایالات متحده باید جنبه غیرنظامی امنیت کشور را نیز بهبود بخشد و آن را تقویت کند .
تلاش برای برقراری صلح :استراتژی طراحی شده در اینجا مستلزم آن است که آمریکا به گونه ای رهبری جهان را در دست گیرد که میان گسترش آزادی و تداوم ثبات ، موازنه وتعادل وجود داشته باشد . در این استراتژی تأکید و تمرکز به همان اندازه که بر تهدیدات بوده ، بر فرصت ها نیز قرار گرفته و بنیادهای داخلی قدرت بین المللی آمریکا یادآوری شده است .